چند روز اخیر کتابی رو مطالعه کردم که از جهات زیادی کتابی بسیار جالب بود؛ کتاب "دربارۀ معنی زندگی" که نوشتۀ آقای ویل دورانت و ترجمه شهاب عباسی هست. آقای دورانت تو این کتاب نظریات افراد تاثیرگذار زمان خودش رو با ارسال یه نامه برای اونها دربارۀ این که چرا زندگی میکنن و معنای زندگی از نظر اونا چیه، پرسیده. این افراد تو حوزههای مختلفی مثل ادبیات، فلسفه، دین و ت فعالیت داشتند.
این که من چند وقت اخیر درگیر با همین مفهوم بودم باعث شد که کتاب رو با دقتی دو چندان مطالعه کنم. و میدونید چه نتیجۀ جالبی گرفتم؟
این که این مفهوم انقدر گنگه که حتی سرشناسترین انسانها و متفکرترین اونها هم جوابهایی پیش پا افتاده و ساده براش دارن. هیچ کس نتونسته بود جملهای بگه که من بگم: وای، این همون جملهای بود که دنبالش میگشتم. حتی گاندی و گوته هم میتونن نظریاتی داشته باشن که نه تنها برای ما جالب نباشه، بلکه حتی ردشون هم بکنیم.
نتیجه چیه پس؟ معنای زندگی واقعا چیه؟
جواب اینه: هیشکی نمیدونه. اگه شما میدونید به منم بگید.
انفجار اطلاعات و تصور بدبختی و تنهایی مدرن
زندگی ,معنای ,رو ,هم ,تو ,دورانت ,معنای زندگی ,رو با ,این که ,که من ,براش دارن
درباره این سایت