محل تبلیغات شما

این نکته بارها گفته شده که ما در عصر بمباران اطلاعاتی به سر میبریم. از لحظه ای که چشم باز میکنیم بهمون اطلاعات داده میشه تا لحظه ای که چشامونو میبندیم. در مورد آفاتش هم بسیار بحث شده. من قبلا این مواردو خونده بودم، اما الان، این روزا، دارم حسش میکنم. این یه مرحله فراتر از دونستنه.

تو چند تا نوشته قبل توضیح داده بودم که استعفا دادم و چند وقتیه که اوقات بیکاریم بیشتر از قبله. این باعث شده که بیشتر تو تلگرام و اینستا باشم. بیشتر تو سایتای خبری بگردم و میدونید نتیجه ش چی شده؟ بیشتر دارم از کار بقیه سر در میارم. بیشتر دارم زندگیای بقیه رو میبینم. و ناخودآگاه بیشتر مقایسه میکنم و بیشتر احساس بدبختی میکنم. و بیشتر حس میکنم که دارم عقب میفتم. بحران های منطقه ای و جهانی رو بیش از حد بحران تصور میکنم و قس علی هذا. و نتیجتا بیشتر احساس تنهایی میکنم. اما فرض کنیم که الان 300سال پیش که نه، همین 30 سال پیش بود. یه نفر که بیکارتر بود بیشتر کتاب میخوند، بیشتر تفریح میکرد و بیشتر حال میکرد کلا. شایدم الان باید من اینجوری باشم و نیستم. نمیدونم.

ممکنه تصمیم بگیرم یه چند وقتی به ذهنم استراحت بدم و کلا از اینستا بزنم بیرون. حتی شاید از تلگرام. کسی چه میدونه؟ شاید اینجوری به نفعم باشه.

باید کتاب بخونم و تفریح کنم . . .

انفجار اطلاعات و تصور بدبختی و تنهایی مدرن

فیلم پیانیست و یک سکانس وحشتناک

سرفصل های کتابچه زندگی

میکنم ,ای ,تو ,یه ,الان ,پیش ,و بیشتر ,میکنم و ,ای که ,لحظه ای ,بیشتر تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پایگاه اطلاع رسانی کاراته شهرستان شهریار ساخت مدرسه شاد